برای حل و رفع هر مشکلی ابتدا باید از آن مشکل شناخت پیدا کنیم و در مورد راهکارهای حل آن تصمیم گیری نماییم. تنش یا استرس گرمایی یکی از معضلات معمول در دامداری می باشد که به طبع آن ضررهای اقتصادی زیادی به گله تحمیل می گردد. علت عمده پیداش این مسئله تغییرات دمایی محیط می باشد که هر ساله به طور ناگزیر حادث می گردد و از کاهش تولید تا تحمیل تلفات، گستردگی ای دارد.
این موضوع بسیار حایز اهمیت است که این تنش و دامنه حدوث آن، طی سالها با افزایش تولید دامها و بالارفتن حساسیت آنها تغییر نموده است و از سطح دمای ۲۵درجه و رطوبت ۵۰ % به سطح دمای ۲۲ درجه ورطوبت ۴۵% کاهش یافته است. این مسئله موید آن است که ما در این مقابله مسیر دشواری را پیش رو داریم. به علاوه این مطلب این موضوع را روشن می سازد که این تنش مختص مناطق گرم و خشک نیست و به همان شدت می تواند درمناطق کوهستانی و جلگه ای نیز اتفاق بیافتد.
علائم ابتدایی درگیری با استرس گرمایی از افزایش تعداد تنفس، کاهش ناگهانی تولید، کاهش مصرف ماده خشک و تنفس دهانی شروع می گردد. این نشانه ها را علایم ابتدایی گویند. در ادامه ی این تنش، گاوها وارد فاز اسیدوز، عدم جمع شدن رحم، عدم فعالیت تخمدانها، درگیری با ورم پستان، لنگش و....می گردند که این موارد با شروع تنفس دهانی ،دفع بزاق و اختلال در چرخه بافری و تولید رادیکال آزاد و تضعیف سیستم ایمنی حادث می گردند. این علائم، نشانه های مخرب ثانویه هستند که تاثیر منفی بر تولید شیر، تولیدمثل و نهایتا ماندگاری دام دارند.
حال راهکار مقابله با این مسئله چیست؟
برای مقابله با استرس گرمایی دو روش تعریف گردیده است که ارتباط تنگاتنگ و تقریبا جدایی ناپذیری با هم دارند:
- روش مدیریتی در خنک نگه داشتن محیط زندگی دامها و نحوه و زمان خوراک دهی به آنها؛
- روش تغذیه ای جهت بررسی محتوای غذایی دامها برای کنترل مسیرهای صحیح متابولیکی و کاهش گرمای داخلی که به واسطه ماهیت تخمیر بوجود می آید.
در روش مدیریتی که ما بیشتر به مسائل ابزاری و تجهیزاتی آن می پردازیم،
- ایجاد تهویه مناسب،
- استفاده از فن های تهویه بزرگ،
- استفاده از سایبان و مه پاش سر آخورها،
- پرده های هوشمند درجهت جلوگیری از تابش نور مستقیم آفتاب
- مدیریت تراکم
- زمان انتظار درسالن انتظار شیردوش و سالن شیردوشی
- تنظیم ساعات و دفعات خوراک دهی
- تامین آب کافی وسالم برای دامها
از موارد توصیه شده می باشند. استفاده از مه پاش در زیر سقف های محل استراحت چندان توصیه نمی گردد، زیرا علاوه بر ایجاد رطوبت بالا که می تواند اثر گرما را تشدید کند، محیط را برای افزایش عوامل بیماری زا نیز مساعد می نماید.
بهترین حالت، استفاده از مه پاش و حتی آبپاش در سالن شیردوش و سر آخورها و ایجاد جریان هوای ملایم درمحل استراحت دام ها می باشد.
اما عوامل تغذیه ای بسیار حائز اهمیت هستند و می توانند درکنار رعایت عوامل مدیریتی، کمک شایانی به مقابله با استرس گرمایی نمایند. همانطور که اشاره شد اولین مشکلی که در استرس گرمایی ایجاد مسئله می نماید بحث اختلال در چرخه بافری بدن می باشد که ادامه آن باعث اسیدوز گردیده وبه طبع آن پدیده LPS بوجود می آید که می تواند دام را در خطر مرگ قرار دهد. برای جبران این نقیصه استفاده از مواد بافری با DCAD بالاتر وهمچنین زمانهای حلالیت متفاوت مورد بحث است.در واقع در فصول گرم سال ما نیاز به تنظیم جیره هایی با DCAD بالاتر داریم؛ یعنی افزایش متوسط ۲۵ میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم تا سطح ۳۵ میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم در دام های پرتولید.
این مسئله با استفاده و ترکیب مواد بافری قوی تر از جمله کربنات پتاسیم و کربنات سسکویی سدیم می تواند مرتفع گردد. بالانس و تنظیم جیره بر اساس انرژی شکست مواد مورد استفاده نیز از راه کارهای دیگر می باشد به قسمی که در تابستان با رعایت اصول تغذیه ای، اندکی نسبت کنسانتره به علوفه را افزایش دهیم و دقت کنیم که بخشی از NEL را از مواد غیر تخمیری مانند پودر چربی تامین کنیم تا علاوه بر تغلیظ کنسانتره و مصرف سطح کمتر کنسانتره، حرارت تخمیری کمتری در بدن دام تولید شود. اما از آنجا که ممکن است سطح NFC به دلیل فوق الذکر اندکی کاهش یابد و با توجه به شرایط تنشی که دام در آن قرار دارد و جمعیت میکروبی شکمبه نیز دچار آشفتگی می باشد انتظار افزایش سطح MUN به دلیل عدم توانایی فلور شکمبه در استفاده از آمونیاک می رود. پس بهتر است علاوه بر استفاده بیشتر از پروتیین عبوری به جای پروتیین میکروبی از منابع پروتیین ایده آل مثل اسیدهای آمینه نیز استفاده نماییم. در این میان یکی از دلایل آشفتگی فلور شکمبه استفاده حیوان از آب بیشتر در فصول گرم سال می باشد که به واسطه آن میزان اکسیژن بیشتری وارد شکمبه دام می گردد. این اکسیژن بیشتر، توازن محیط بی هوازی شکمبه را بر هم می زند و جمعیت جامعه بی هوازی را تقلیل می دهد.
یکی از راهکارهای کاربردی مقابله با این موضوع می تواند استفاده از مخمرها به عنوان مصرف کنندگان اکسیژن شکمبه باشد. علاوه بر مصرف اکسیژن و تثبیت محیط آن بعد از اتمام اکسیژن، لاشه مخمرها به عنوان پروتیین میکروبی مطرح می گردند. استفاده از نیاسین جهت تنظیم و تحریک بهتر متابولیسم کبد و ترکیبات حاوی کروم با توجه به نقش شان در تحریک رسپتورهای گیرنده انسولین و تامین انرژی سلولی دام و تاثیر بر روند طبیعی چرخه های انرژی توصیه گردیده است.
اما در کنار تمام این موضوعات کاهش مصرف ماده خشک در دام باعث عدم تولید و ضرر اقتصادی می گردد. برای ترغیب دام در مصرف ماده خشک سعی کنید:
- ساعات خوراک دهی را به ساعات خنک سوق دهید.
- از طرفی در خلال این مدت مقداری خوراک برای دام بریزید یا به عبارتی دفعات خوراک دهی را افزایش دهید.
- در ساعات گرم روز خوراکها را بهم بزنید و میزان رطوبت آن را تامین کنید.
دقت در تامین TMR بهتر، نیز از راهکارهایی است که باید مد نظر باشد تا سطح جدا سازی غذا توسط دام به حداقل ممکن برسد. استفاده از ملاس و تفاله بیشتر در فصول گرم سال علاوه بر خوش خوراک نمودن جیره و ایجاد چسبندگی مناسب و جلوگیری از جدا سازی می تواند بخشی از پتاسیم از دست رفته توسط تعریق را جبران نماید. همچنین کنترل رطوبت خوراک و استفاده از علوفه با کیفیت هر چه بیشتر در این زمان برای جلوگیری از افزایش استرس گرمایی به واسطه وجود قارچها و کپکها می تواند بسیار مورد توجه باشد.
این مقاله توسط آقای دکتر حامد نیکوکلام، متخصص تغذیه و کارشناس پرورش گاو، به رشته تحریر درآمده است.
جهت ارتباط با ایشان، لطفا در قسمت ثبت نام سایت درخواست خود را مطرح نمایید.